بهنظر میرسد که اروپاییها برای تصمیمگیری در این زمینه، زمان بیشتری را بهخودشان دادهاند تا در هفتههای آینده سیاستهای آمریکا و ایران در قبال برجام و نیز تغییر احتمالی رویکرد ایران در زمینه فعالیتهای موشکی و نقش منطقهای را در تصمیمات خود لحاظ کنند. شاید تصور آنها این باشد که سیاستهای آمریکا و ایران طی این مدت میتواند تغییر کرده و در محاسبات آنها تأثیرگذار باشد.
برای درک سیاست اروپا در روابطش با ایران باید چند نکته مهم را درنظر گرفت؛ یکی از سیاستهای اروپا این است که بهگونهای ترامپ را مدیریت کند تا مانع از خروج او از برجام شود؛ زیرا اتحادیه اروپا بر این باور است که توافق هستهای به نفع امنیت بینالملل است و اگر این توافق برهم بخورد، احتمال وقوع یک درگیری نظامی در منطقه خاورمیانه وجود دارد که سرانجامی برای آن قابل تصور نیست. بر این اساس، از دیدگاه اروپا، خروج آمریکا از برجام میتواند ثبات خاورمیانه را با تهدید مواجه کند.
اما باید توجه داشت که اروپا صرفا بهدنبال راضی کردن آمریکا یا ایران نیست؛ بلکه برای آنها منافع ملی و امنیت خود اروپا بسیار مهمتر است. موضوعی که اغلب در ایران مورد توجه قرار نمیگیرد. در ارتباط با ایران، اتحادیه اروپا به اندازه آمریکا و برخی دیگر از کشورها نسبت به فعالیتهای موشکی ایران حساسیت و نگرانی دارد؛ مطرح کردن بُرد موشکهای ایران که ممکن است تا اروپا برسد در یک دوره زمانی بهعنوان یک تهدید از سوی آنها تلقی شد.
حساسیت اروپا به مسئله موشکی ایران در حالی است که آنها نسبت به توان موشکی سایر کشورهای منطقه مانند عربستان، اسرائیل، امارات، ترکیه و پاکستان که عموما برد آنها بیشتر از موشکهای ایران است، حساسیت مشابهی ندارند، چون نام اروپا را نبردهاند. بنابراین لازم است ما تحلیل درستی از این رویکرد اروپا داشته باشیم و در اتخاذ سیاستها و مواضع خود در روابط خارجی و سیاستهای خارجی خودمان احتیاط و دقت لازم را به عمل آوریم؛ چرا که اتخاذ هر موضعی از جانب ما آثار و پیامدهایی دارد که ممکن است در بلندمدت برای ما آشکار شود.
موضوع دیگری که بر رویکرد اروپا نسبت به ایران میتواند مؤثر باشد، این است که اروپاییها نسبت به حفظ وضع موجود خاورمیانه مصمم بوده و نگرانی دارند؛ آنها در ارتباط با هریک از کشورهای خاورمیانه و تحولاتی که در این منطقه در جریان است، حساسیت دارند. جمعبندی آنها این است که نمیخواهند شرایطی بهوجود آید که ایران بهعنوان برهم زننده ثبات خاورمیانه مطرح شود.
در دوره پس از توافق هستهای، تلاشهایی از سوی اروپاییها برای گسترش روابط اقتصادی، مالی و بانکی با ایران صورت گرفت. برای مثال، در یکی از موارد، یک بانک اتریشی یک میلیارد یورو به ایران اعتبار داد تا ایران بتواند خریدهای خود را از اروپا انجام دهد.
اما این بانک اخیرا توافق خود را با ایران لغو کرده با این ادعا که روابط مالیاش با ایران مشمول تحریمهای آمریکا و اروپا میشود. بنابراین اگر که ما سیاستهای کلی اروپا را در رابطه با کشورهای جهان بخوبی درک کنیم، میتوانیم در روابط خود با اروپا به درستی تصمیم بگیریم و انتظارات خود را در اینباره معقولتر کنیم. فوریترین موضوع، واکنش اروپا نسبت به خروج احتمالی دونالد ترامپ از توافق هستهای است که 22اردیبهشت هویدا میشود.
مسئله دیگری که در نوع و شکل سیاستهای اتحادیه اروپا در برابر ایران مؤثر است، روابط دوجانبه اروپاییها با ایران است؛ در این زمینه البته نباید مبالغه کرد. از نظر اقتصادی در بهترین حالت در یک دوره زمانی منتهی به سال 1384، حجم روابط اقتصادی ایران و اروپا سالانه به حدود 35میلیارد دلار بالغ میشد و این در حالی است که روابط اقتصادی میان آمریکا و اروپا چندصد میلیارد دلار است.
مبادلات تجاری اروپا با کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز رقم قابل توجهی است که گاهی به بیش از 100میلیارد دلار میرسد. بنابراین ما باید توجه کنیم که در مورد حجم روابط ایران با اروپا دچار مبالغه نشویم و سایر عوامل مؤثر بر روابط دوجانبه با کشورهای اروپایی را هم درنظر بگیریم. با وجود تمایل اروپا برای داشتن روابط تجاری و اقتصادی مناسب و دوستانه با ایران، نباید تصور کنیم که اروپا حاضر است در شرایطی، روابط وسیع تجاری خود با سایر کشورها را قربانی روابطش با ایران کند.
نظر شما